عمر عمر عمر ستمگران اهل دین 851-541 عمر ابوبکر= 310 عمر
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 79
بازدید دیروز : 70
بازدید هفته : 149
بازدید ماه : 177
بازدید کل : 98099
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


ب. علی (ع) و خلافت عمر[47] اگر مقام ماندنی بود به تویه ابله نمیرسید عمر بارها گفت اگر علی نبود، عمر هلاک می شد!به ابجد ستمگران اهل دین 851-541 عمر ابوبکر= 310 عمر ستمگر دین بوده است310 گمراه دین310جهل عرب310اباجهل در دین کفری310 منکر310 فاسق دینه310عمر310جاهل منافق310 ابله منافقا310

گر گداء کاهل بوود تقصیر صاحب خانه چیست جنگ 73 ملت همه را عذر بنه چو ندیدند حقیقت ره افسانه زدند به دهر هر خبری هست به  زیر پرچم توست اگر کسی دره دیگری بزند ز بی خبریست

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم  به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر=196قل الله 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 امام 82 مهدی82+114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 قلب دین 196 امام کل دین 196دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 با هر علمی میتوانید حقانیت خود را ثابت نمائید اسلام هم به علم ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 ضرب 12 امام میباشدو و کعبه هم 25 تقواء 25 عدالت25 شیعه 25+144+196 = 365 روز سال

از اهل سنت بدون حب و بغض میپرسیم جواب میخواهیم
اگر به عقیده شما خلافت باید به شورا و اجماع گذارده شود پس چرا عمر را اجماع مسلمین خلیفه نکرد بلکه او به وصیت ابوبکر خلیفه شد ؟

شما میفرمایید پیغمبر خلیفه ای تعیین نکرده بود و ابوبکر را اجماع مسلمین خلیفه نمود . ما میپرسیم چرا ابوبکر از پیغمبر تبعیت نکرد و خلافت را پس از خود به شورا واگذار نکرد؟

ابوبکر در نامه های خود مینوشت از جانب ابوبکر خلیفه رسول خدا . پس اگر پیغمبر خلیفه معین نکرده بود ابوبکر چرا خلافت خود را منسوب به پیغمبر میدانست ؟

جریان انتخاب خلیفه پس از عمر به شکل تازه ای درآمد و خلافت را در شورای شش نفری محدود نمود و مخالفین و مخالفین از آنها را محکوم به قتل دانست . اگر خلافت با اجماع و شورا حاصل میشود باید همه مردم در آن شرکت کنند . تشکیل شورای شش نفری چه معنی داشت ؟ گذشته از این آراء اکثریت در هر شورایی معتبر و قابل اجراست . دیگر کشتن اقلیت و مخالفین یعنی چه؟

نبی الله در موقع شهادت کاغذ و دواتی میخواست تا چیزی بنویسد . عمر ضمن توهین به آن حضرت گفت احتیاجی به وصیت نیست کتاب خدا ما را کافی است . ما میپرسیم اگر وصیت لازم نبود و کتاب خدا کافی بود پس وصیت ابوبکر و عمر در موقع وفاتشان بر خلاف این قول بود و معنی قرآن و علم آنرا کسی بهتر از امیرالمومنین علی بن أبی طالب نمیدانست . زیرا قرآن بر پیغمبر نازل شده و آنحضرت فرمودند : انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیات الباب .

وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:

 

 نام شیعه چندین بار در قرآن آمده  شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه  یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385  به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385شیعه یعنی چه385مرد عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه  یعنی علی 110+فاطمه +140 با اسلامه 385 یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه یعنی دین الهی 110+135 دین الله = 385 دین الهی 110+82 امام+23 مهدی=215 + محمد 92+ علی 110+48 = 385 شیعه یعنی با آل قرآن 385
110 دین الهی 92 محمد 110علی +132 اسلام +31 کلام حق نور قرآن  قرآن ناطق = 385

 

به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196دین اسلام 196 بدین های الهی الله196 امام بدین الهی196 دین اسلام 196+114سوره قرآن + 103 با اهل دین +82 مهدی= 385 شیع

 

مهدی82امام +114 سوره قرآن =196 کلید دین 196به ابجد اهله دین 100+110 دین الهی علی  +59 مهدی 269 امام واقعی 269+59+23 مهدی = 351 قرآن +14 معصوم = 365 روز سال

 

دین اسلام 196 +114 سوره قرآن  + 103با اهل دین +  82 مهدی =385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385نام شیعه 12بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های عمری را محکم به دیوار بزنید

 

دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:

 

  به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196 حامی بدین الله 196 کلیداسلام196 اسلام مهدی 196ضرب 14 معصوم شیعه میباشد  196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196بدین های الهی الله196 امام بدین الهی196امام کل دین 196اسلامه مهدی196 حامی بدین الله196 از پیامبر سئوال  شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 امام باقر (ع) فرمود هر کسی فرزند فاطمه باشد شیر وحشی و گرسنه او را نمیدردشاه جهان به اهل دین سلطان حسین385 بدین اسلام کلید دین 385
 385 شیداء385 شیعه385بزودی با گله شیرهایم که دویست شیر می باشد عربستان را فتح خواهم کرد این شیرها تعلیم دیده و شب هر موجودی سر راهشان قرار بگیرد خواهند کشت

پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن علم ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 یا وصی الله محمد علی 385میباشد پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از خانواده من میباشند به ابجد385 یا وصی الله محمد علی 385مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385 را ه الهیه حسین 385به ابجدفاتح دین اسلام 685 منهای 541 ابوبکروعمر = 144 ضرب 12 امام در 12 = 144  آیه وعتصموبحبل الله جمیعا" ولاتفرقو 144 ریسمانی الهی 12 امامن12 گل گل12ساعت 12 اهل12 اسلام12حق 12بماه12اسلام 12 واجب 12 اخلاق 12اسلام 12 اهل12 اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید به ابجد12اسلام 12حق12 اخلاق 12 واجب12 حق 12 اسلام 12 ساعت 12ماهها12 قلب 12 نجاتبخش12 هوا 12 اخلاق 12 واجب12 اهل 12 حم12 آیه 12 سوره 12 در12 باجنت 12 جانها 12زبان12 بچشمها 12 چشمه های جاری در قرآن 12 رگهای عصب مغز انسان 12 رگ میباشد اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید به ابجد12اسلام 12حق12 اخلاق 12 واجب12 حق 12 اسلام 12 ساعت 12ماهها12 قلب 12 نجاتبخش12 هوا 12 اخلاق 12 واجب12 اهل 12 حم12 آیه 12 سوره 12 در12 باجنت 12 جانها 12زبان12 بچشمها 12 چشمه های جاری در قرآن 12 رگهای عصب مغز انسان 12 رگ میباشد ماهای سال12 برادران یوسف 12 مغز انسان 12 رگ عصب دارد  12 امام +5 تن = 17بانماز 17 فهم17مظهر17 اسلام ناب17واجبه 17باباطن 17قبله 17 کسی که در نماز صبح سپید به شهادت میرسد 12 امام بودند14چهارده معصوم 14+ 17= 31   یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31 یا ارباب کل 31ماهای سال12 برادران یوسف 12 مغز انسان 12 رگ عصب دارد  12 امام +5 تن = 17بانماز 17 فهم17مظهر17 اسلام ناب17واجبه 17باباطن 17قبله 17 باطن قبله31 یعنی 5 تن +12  امام +14 معصوم = 31 نور قرآن 31 قرآن ناطق 31 کلام حق 31 باطن قبله 31 ظاهر قبله 31 نور قرآن 31dh  کسی که در نماز صبح سپید به شهادت میرسد 12 امام بودند12+ 17= 31   یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31 باطن قبله 31 ظاهر قبله 31 اسلام12بماه12اسلام 12 واجب 12 اخلاق12 بچشمها 12 زبان 12 اسلام12 + 132 به ابجد صغیر و کبیر اسلام 144
اسلام به ابجد صغیر و کبیر 144 اسلام 144 ضرب 12 امام میباشد یعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن = 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" ولا تفرقو 144 دوازده امام مثل ریسمان نجات بخش میباشند شهدای کربلاء  72+72=144 یعنی4ضربدر4+1  =17 نماز 4ضربدره 4= 16+1= 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء اسلام به ابجد صغیر 12 امام میباشد حق 12 اسلام 12 واجب 12 اخلاق 12 نجاتبخش 12 جانها 12
در این پرده یک رشته بیکار نیست  ولیکن سر رشته بر ما پدیدار نیست مپندار چرخ گردون بازیگریست سرا پرده ای اینچنین سرسریست به ابجد کبیر و صغیرالله86 +110دین الهی196 196دین اسلام 196بدین های الهی الله196 امام بدین الهی به ابجد دستور الله 737-541 عمر ابوبکر= 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 دین الهی الله 196 امام کل دین 196به ابجد196 امام کل دین 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196دین اسلام 196امامه کل مهدی 196امام کل اهل دین الله196 اصله دین ها 196 معجزه دین 196 دین اسلام 196 یا اصل دین 196 حامی بدینه الله 196 اساس دینی 196 قلب دین 196  اصله دین ها 196 امامه اهل دینی 196معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام196 بدین های الهی الله 196دين اسلام 196 اصول دينه 196کلید اسلام 196امام کل دین 196 امام بدین الهی 196 ضرب 14 معصوم در 14 خودش ميشود 196 دين اسلام196 دين اسلام196  کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196اساس دینی196 عالمانه 196 ندای اسلام 196 دلیل انسانی 196 قلب دین 196 جهانه اسلام 196 ندای اسلام 196 محور قرآن اسلام 737 -541 عمر ابوبکر = 196 اساس دینی 196 معجزه ادیانه 196  امام کل دین 196 يعني 14 معصوم چه كسي حقوناحق كردبه ابجدحق 12+ناحق15 = 27ابوبكر 27 كسيكه حق راناحق كرد ابوبكر بود به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196  امام کل دین 196دین اسلام 196 امام بدین الهی 196با اماما دین الهی 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام 196ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 +144 ضرب 12 امام در خودش +25 ضرب 5 تن درخودش  = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم 196  کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 امام کل دین 196 يعني 14 معصوم چه كسي حقوناحق كردبه ابجدحق 12+ناحق15 = 27ابوبكر 27 كسيكه حق راناحق كرد ابوبكر بود به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196  امام کل دین 196 امام بدین الهی 196با اماما دین الهی 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام 196ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 +144 ضرب 12 امام در خودش +25 ضرب 5 تن درخودش  = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم به ابجد 196 امام کل دین196 امام بدین الهی 196 دين اسلام 196 اصول دينه 196 کلید اسلام 196بدین های الهی الله 196 با اماما دین الهی 196 به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196 بدین های الهی الله196 امام بدین الهی 196  ادیان دین الله 196بااماما دین الهی 196 ضرب 14 معصوم در 14 خودش ميشود 196 دين اسلام 196 يعني 14 معصوم چه كسي حقوناحق كرد به ابجدحق 12+ناحق15= 27ابوبكر 27 كسيكه حق راناحق كرد ابوبكر بود به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196 به ابجد امام 82  یعنی 114 سوره قرآن +82  امام = 196 به ابجد دین اسلام196 اصول دینه 196جهان اسلامه 196دین اسلام196 ادیان دین الله 196 با مذهب اسلامی 196 جهان اسلامه 196مومنین 196 کلید اسلام 196 فقیها 196یا گنج اسلام196مومنین 196دین اسلام 196 با اسلام بجهان196 + 110 دین الهی +59 مهدی = 365 روز سال کسانی که واقعا" امام زمان حضرت مهدی را از صمیم قلب دوست دارند به ابجد نرجس 313 +72 شهید کربلاء = 385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 به ارباب حق دین 385  شیعه 385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 به ابجد امام 82 بکسی میگویند که به ابجد صغیر و کبیر 82 مهدی 82 امام واقعی میباشد شیعه 385 شهیدبدین 385 شیداء 385 شیعه 385  محمد 92+110 علی +135 فاطمه = 337 +48 به اهله =385 به اهله محمد علی فاطمه 385 اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 دین الله ناب محمد علی به ارباب حق دین 385  شیعه 385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385  حم حامیان مهدی 313+ 72 = 385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 شیعه 385 اهل محمدی با اصحاب اسلامی  385با اسلام ناب محمد علی 385دین ناب الله محمد علی 385  با جان دین های محمد علی  385 دین ناب الله محمد علی 385 شیعه 385 اهل محمدی با اصحاب اسلامی385 اسلام واقعی الله 385فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 به ابجد 313رمز الله 313در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه در قرآن بدون تکرار هفت بار آمده 3+1+3 = 7 هفت دوره کعبه 7 سنگ به سه شیطان در مکه ابوبکر عمر عثمان فقط یاران مهدی میتوانند انتقام دین خدا را از قاصبان بدین را بگیرند 313 رمز الله 313 بنور امیدی 313 به یار اهل مهدی313 چشم بصیرت دارند 313 نرجس 313 به نور الهی 313نورای الهی 313 بجان دینه الهی اسلامی313 با یاره الهی مهدی 313 و صیه محمد علی 313رمز الله 313 ره حق 313 جمکران 313 به مرد های الهی 313 رمز الله 313هرسال313 روز با 52 جمعه 313 +52 = 365 روز سال پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 این عدد نورانی را از راست بخوان 385 براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرند 583 ابجد 5 تن آل عباء 583 از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دختر فاطمه باشد به ابجد لا اله الا الله 166 +92 محمد +110 علی +17 نماز = 385 فقط وضوء و نماز شیعیان پذیرفته میشود پیامبر فرمود یا علی انت و شیعتک هم الفائزون فقط علی و شیعیانش اهل نجات هستند مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385 ضرب 14 معصوم ضربدر 14معصوم میباشد196 دین اسلام196 کلید اسلام ۱۹۶ مومنین 196 فقیها 196 جهان اسلامه 196یا گنج اسلام196 میشودیعنی۶ضربدر ۹=54 ۵۴+۱=۵۵ + ۱۷ نماز+۱۰ اصول دین= ۸۲ مهدی گل سر سبد۱۴معصوم ۸۲ مهدی ۵۵+ نماز ۱۷=۷۲ شهید کربلاء+۱۷نمازدر ۵ وقت بنام ۵ تن آل عباء = ۸۲ به ابجد امام 82 میشود مهدی هم به ابجد صغیر و کبیر 82 میباشد 82 جان نبی الله 82 امام 82 مهدی 82 به ابجد کبیر و صغیر مهدی 82 پیامبر فرمود من و پدرو مادرم به فدایش یا رسول الله ممنون ما هم فهمیدیم چگونه برایش جان فشانی کنیم مهدی گل سر سبد پیامبران الهی مهدی گل سر سبد پیامبران الهی ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 +144 ضرب 12 امام در خودش144 +25 ضرب 5 تن درخودش  = 365 روز سال روزی رسول خدا در نماز به سجده رفت کودکی 3 ساله وارد مسجد شد و رفت روی دوش مبارک رسول خدا ایشان را در آغوش گرفت و میبوسید و نشست جانم حسین روحم حسین عشقم حسین فقط یک جانشین پیامبر میتواند به دوش خاتم پا بگذارد پطروس ملک پرهای خود را به قنداقه امام حسین کشید و از بند زمین رهایی یافت او خود را از شیعیان امام حسین میداند جبرئیل نازل و فرمود پروردگار میفرماید اگر از سجد برخیزی سر بلندکنی  تو را از نبوت خلع میکنم رسول خدا همچنان در سجده ماند تا نوه اش حسین پائین آمد مردم سبب سجده طولانی را از رسول خدا را پرسیدند پیامبر فرمود اصل ماجرا را که حسین و فرزندان او جانشین بحق من هستند و هر کسی او را بیازارد مرا آزرده و هر کسی او را دشمنی کند  دشمن من است حسن و حسین سید جوانان اهل بهشتند حسین سفینه" النجات به ابجد  حسین 128 به ابجدهمیشه حسینی باشید به ابجد 128 امام الهی 128کلید دین 128 حسین 128 سبب دین 128امام الهی 128 جان دینی 128 حسین 128کلید دین 128 امام الهی128 به ابجد دین 64+64= 128 دین دین حسین128است به ابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین امام الهی 128 کلید دین 128 نبی الله128 کلید دین 128 امام الهی 128 حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128 با راه نجات دینی 737 به ابجد بهترین دینها737-541 عمرابوبکر= 196 ضرب 14 معصوم 196 میباشد کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196ضرب 14 معصوم میباشد

دین خدا 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین 128 خلیفه خدا 1330 -1202 عمر ابوبکر عثمان = 128 حسین 128 خلیفه واقعی الله  978-971 = 7 نام 12 امام در قرآن بدون تکرار 7 بار آمده ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده میباشد ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 +144 ضرب 12 امام در خودش +25 ضرب 5 تن درخودش  = 365 روز سال
اگر مردی یک معادله 365 روز سال بیاور و دینت را ثابت کن اینجانب دینت را میپذیرم
اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید جوانان با غیرت تمام فرقه ها یکی پس از دیگری شیعه قائم آل محمد 12 امامی میشوند بنازم من جوانان وطن راه  که شیعه میشوند هر دم به والله

به ابجداسلام 132+92 محمد +110 دين الهي +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال
اگر مردی یک معادله 365 روز سال بیاور و دینت را ثابت کن اینجانب دینت را میپذیرم  به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دين الهي +17 ركعت نماز +14 معصوم = 365 روز سال بنازم من جوانان وطن را  که شیعه میشوندهر دم به والله

دین اسلام 196 کلید اسلام 196 دین اسلام196 اصول دینه 196کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196امامه کل مهدی 196امام کل اهل دین الله196 اصله دین ها 196 معجزه دین 196 دین اسلام 196 یا اصل دین 196 حامی بدینه الله 196 اساس دینی 196 قلب دین 196  اصله دین ها 196 امامه اهل دینی 196معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام ضرب 14 معصوم میباشد به ابجد196 امام کل دین 196 بدین های الهی الله196دين اسلام 196 اصول دينه 196 امام کل دین 196 امام بدین الهی 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام 196 ادیان دین الله 196ضرب 14 معصوم در 14 خودش ميشود 196 دين اسلام196   امام کل دین 196 يعني ضرب 14 معصوم چه كسي حقوناحق كردبه ابجدحق 12+ناحق15 = 27ابوبكر 27 كسيكه حق راناحق كرد ابوبكر بود من از خار سر دیوار دانستم که ناحقی همه خاک سیه بر کله قاصب هم اکنون عمرو ابوبکرها در شهر داریها و ادارات مشغول خدمت به خلق خدایند برو اگه تونستی جایشان را بگیر تا با لدر بندازنت بیرون هه هه هه هه هندونه

به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196  امام کل دین 196 امام بدین الهی 196با اماما دین الهی 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 +144 ضرب 12 امام در خودش +25 ضرب 5 تن درخودش  = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم به ابجد دستور الله 737-541 عمر ابوبکر= 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 دین الهی الله 196 امام کل دین 196 بااماما دین الهی196  امام کل دین 196
به ابجد 196 امام کل دین196 امام بدین الهی 196 دين اسلام 196 اصول دينه 196بدین های الهی الله 196 با اماما دین الهی 196 به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196 بدین های الهی الله196 امام بدین الهی 196 بااماما دین الهی 196 ضرب 14 معصوم در 14 خودش ميشود 196 دين اسلام 196 يعني 14 معصوم چه كسي حقوناحق كرد به ابجدحق 12+ناحق15= 27ابوبكر 27 كسيكه حق راناحق كرد ابوبكر بود به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام 196ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 +144 ضرب 12 امام در خودش +25 ضرب 5 تن درخودش  = 365 روز سال
اگر مردی یک معادله 365 روز سال بیاور و دینت را ثابت کن اینجانب دینت را میپذیرم
اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید

به ابجد دستور الله 737-541 عمر ابوبکر= 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 دین الهی الله 196 امام کل دین 196 به ابجد جانشین الله 431-541 عمر ابوبکر= 110 دین الهی110 علی 110 پلیسی 110 نگین 110 دین الهی110 علی 110 پلیسی 110 نامت 110 یاعلی حقا پلیس عالمی 110 پلیس 110 با رهبر کل جهان اسلام 651-541 عمر ابوبکر= 110 علی 110 دین الهی 110 نان جو  110 نمک 110 به نانو نمک مرتضی علی قسم همه فرقه های جوانمرد دین بزودی حق را پذیرفته و شیعه خواهند شد ان شاءالله آقادعا بفرمائید ما چشممان به دعای شما ست  اعتقاد ناب شیعه پرتوی از انوار ولایت اهل بیت قائم آل محمد (عج) میباشد علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن

به ابجد دستور الله 737-541 عمر ابوبکر= 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 دین الهی الله 196 امام کل دین 196 به ابجد جانشین الله 431-541 عمر ابوبکر= 110 دین الهی110 علی 110 پلیسی 110 نگین 110 دین الهی110 علی 110 پلیسی 110 نامت 110 یاعلی حقا پلیس عالمی 110 پلیس 110 با رهبر کل جهان اسلام 651-541 عمر ابوبکر= 110 علی 110 دین الهی 110 نان جو  110 نمک 110 به نانو نمک مرتضی علی قسم همه فرقه های جوانمرد دین بزودی حق را پذیرفته و شیعه خواهند شد ان شاءالله آقادعا بفرمائید ما چشممان به دعای شما ست  اعتقاد ناب شیعه پرتوی از انوار ولایت اهل بیت قائم آل محمد (عج) میباشد علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن

اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید به ابجد خبیس ها کل دین 786-245 اسلامه حق = 541 عمر ابوبکر541

متکبرین دین 786- 245 اسلامه حق = 541 عمر و ابوبکر 541 عمر ابوبکر 541دشمنه اسلامی541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ظالم 971 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر 541 مرگ کافر 541 عداوتین 541 قاتلی 541 آتش به دره خانه مولاء بهانه بود منظور خسم کشتن بانوی خانه بود سلام الله علیه

امام علی فرمود عمر و ابوبکر تا سن 41 سالگی هنوز بت پرست بودند در نامه عمر به معاویه مشخص است که چنین بوده در بی دینی بسر میبردند عمردر نامه به معاویه فرمودمن به خدای لات و اوزی قسم میخورم و به خدای محمد ایمان ندارم و از گناهان زمان جاهليت هيچ گناهي نبود كه مرتكب نشده باشم زنا با محارم را عمه اش و مادر هم دخترش بود هم مادرش كوي سبقت را ربوده بود عمه اش هم مادرش بود هم خواهرش كسي كه به خواهر مادرش رحم نكند ميخواهد به خلافت رحم كند بسيار جا طلب بود آخرین نفری که به دروغ اسلام آوردند ابوبکر و عمر بودندوقتی آیه شراب نازل شد عمر فرمود گمان نکنم از پس این یکی بر بیایم عمر فرمود از گناهان زمان جاهلیت هیچ گناهی نبوده که مرتکب نشده باشم زنا با محارم کسی که به مادرش رحم نکند میخواهد به خلافت رحم کند عمر فرمود باکی ندارم کسی با من لواط و یا من با کسی لواط کنم درباریان خسرو پرویز هم ترتیب عمر را دادند رسم بود هر کسی خبری می آوردو قلدری مینمود ترتیبش را میدادند و وقتی عمر به ایران حمله کرد همه را کشت برای گرفتن داده هایش به در باریان که چرا مرا ترتیب داده و پولش را نداده اید اگر عمر میبود رهبر هم جنس بازان جهان بود همجنس بازها هم قیافه خود را شبیه عمر درست میکنند حضرت ابولولو بخاطر لواط دادن عمر با خنجر کون عمر را پاره کرد و عمر از کون شهید شد خلافت ابوبکر طولانی نبود و تنها کمی بیش از دو سال به طول انجامید؛ ولی او در پایان حیات خود، عمر را - که قدرتی در حاشیه بود - به جانشینی منصوب کرد؛ چرا که عمر، برای به خلافت رسیدن ابوبکر، تلاش زیادی کرده بود.از جان و مال مایه میگذاشت هم میداد هم رشوه خلاصه در آخر با این کار کون عمر پاره شد  در واقع عمر، بیعت ابوبکر را تثبیت نمود و مخالفان را منکوب ساخت و از هیچ کوششی در این راه، مضایقه نکرد.حب 49جاه طلبان کودن49به ابجد ریاضی قرآن 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49

ابجد منافق دینه حق اسلام 580 -541 عمر ابوبکر = 49اهل دروغ 1251- 1202 سه خلیفه ابجد کبیر = 49اهل کفار اسلام 49 منافق بدین اسلام 49با اشرار دین اسلام 49 بناحق عالمی 49اهل کفار اسلام 49 شجره ملعونه 49 نامرد روزگار 49جاه طلبان کودن 49 خلیفه کودن49 49بنامردان کافر 49 ناحقه امت محمد 49 بدترین خلق امت 49 منافق بدین اسلام 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49باطلها49 کلمها خبیثه 49 کشجره خبیثه 49شجره ملعونه 49مجرم بدین اسلام49 ابجد صغیر ابوبکر 27+22 عمر = 49 آل سعود جنگ طلب 49نیرنگ آل سعود 49 بنامردان کافر 49با اسرائیلی 49 به آمریکای 49 حقه بازن پلید49 نامرد روزگار49 بجنایتکاری 49 اهل کفار اسلام 49بدشمن اسلام49 دشمن قرآن 49 به ابجد قرآنی بیعت شکنانی 49 یعنی ابوبکر 27+22 عمر = 49 و به ابجد صغیر ابجد 49عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 بناحق عالمی 49 کلمها خبیثه 49 کشجره خبیثه 49شجره ملعونه 49مجرم بدین اسلام 49 به مجرمان خبیث 49 منافق بدین اسلام 49 بناحق عالمی 49اهل کفار اسلام 49 شجره ملعونه 49 بنامردان کافر 49 ناحقه امت محمد 49 بدترین خلق امت 49 منافق بدین اسلام 49 عمر ابوبکر 49 باطلها 49 بنامرد ها دشمن اسلام49 منافق کفاره 49

منافق بدین اسلام 49 شجره ملعونه 49 بناحق عالمی 49 کلمها خبیثه 49 کشجره خبیثه 49شجره ملعونه 49مجرم بدین اسلام 49 به مجرمان خبیث 49 منافق بدین اسلام 49 بناحق عالمی 49اهل کفار اسلام 49 شجره ملعونه 49 بنامردان کافر 49 ناحقه امت محمد 49 بدترین خلق امت 49 منافق بدین اسلام 49 عمر ابوبکر مردم سهمی در انتخاب عمر به عنوان خلیفه نداشتند؛ بلکه ابوبکر، در وصیت خود که توسط عثمان نوشته شد،به روبا گفتند شاهدت کیه گفت دمبم به ابجد مقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم به دست میآید ابوبکر  رکب وبا = روبا  مردم را به پیروی از عمر فراخواند و در وصیتنامه اش اعلام کرد: «من عمر بن خطّاب را به عنوان حاکم بر شما منصوب کردم. به او گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید».(48) پیامبر نتوانست برای خود وصی انتخاب کند این چلغوز  توانست موقع شهادت پیامبر فرمود قلم و دوات بیاورید تا بعد از من گمراه نشوید ابوبکر و عمر فرمودند پیامبر هذیان میگوید به ابجد شیطان 22 هذیان 22 ابابکر22 عمر 22 لا مذهب 22 منافقان 22 مجرمان 22 دروغ 22 کلک 22 کید 22 نیرنگ 22 بمکر 22 دشمن اسلام 22 سست ایمان 22 بدبختی 22 لعنت 22 ملحد 22 درآتشه 22 دوزخه 22 شیطان 22 عمر 22 ابابکر 22 هذیان 22 مجرمان 22 منافقان 22 دشمن اسلام 22 عمر 22 ابابکر 22 شیطان 22 بدیها 22 بدبختی 22 دشمن اسلام 22

امام علی علیه السلام در مقابل این اقدام که غیرمنتظره هم نبود، چاره ای جز صبر و سکوت نداشت؛ امّا سالها بعد، این انتصاب را مذموم و ناحق دانست. حضرت در یکی از معروف ترین خطبه های نهج البلاغه به نام «شقشقیه»،(49)این کار را چنین تبیین می کند:

[48]

«جای بسی شگفتی و حیرت است که ابوبکر در زمان حیاتش، فسخ بیعت مردم را در خواست می نمود (از آنجایی که می گفت: مرا رها کنید که بهترینِ شما نیستم) ؛ ولی بندهای خلافت را برای بعد از مرگش به سوی دیگری محکم می کرد. این دو نفر (ابوبکر و عمر) ، پستانهای شتر خلافت را به سختی دوشیدند!... در صورتی که برجستگی من نسبت به آن اشخاص، به قدری است که من مانند رودی هستم که از آن، سیل خِرد جاری است و هیچ کس را یارای آن نیست که بتواند خود را به قلّه دانایی من برساند... و من شجاعانه در این مدّت طولانی و شدت اندوه، صبر کردم».(50)

در این دوره، امام علی علیه السلام همچنان از صحنه سیاست دور بود و همان طور که در زمامداری ابوبکر، مسندی را بر عهده نگرفت، در زمان عمر نیز از پذیرش هرگونه مسئولیتی خودداری کرد؛ امّا برای جلوگیری از معرّفی نادرست اسلام، نقش هدایتگر و مددکار را در جامعه اسلامی ایفا می نمود. حضور علی علیه السلام آن چنان مفید و مؤثّر بود که جمله معروف عمر که: «اگر علی نبود، عمر هلاک می شد»،(51)بیش از هفتاد بار شنیده شد!

امام علی علیه السلام به عنوان حکیمی فرزانه، از تعلیم و هدایت دست برنداشت و از هیچ گونه راهنمایی فکری کوتاهی نمی کرد، کینه و خشمی از کسی به دل نداشت و در جهت هدایت و راهنمایی، حضوری فعّال در میان مردم داشت. آنجا که حقوق شخصی وی، مورد تجاوز قرار می گرفت، صبر می کرد و آنجا که مصالح اسلام و مردم مورد بی توجّهی قرار می گرفت، وارد میدان پند و اندرز می شد و این امر، در شرایط مختلف تا بدان جا گسترده بود که خلفا اذعان می داشتند که در زمان زمامداری خود، بیشتر از همیشه به علم و اندیشه های والای آن بزرگوار محتاج اند.

نویسنده معاصر مصری، عبدالفتاح عبدالمقصود، در مورد وضعیت علی علیه السلام در زمان خلافت عمر می گوید:

[49]

« در این بخش از زمان، علی تنها به صورت مردی حکیم و قانونگذار بود و دیگر مزایا و نواحی وجودش ظاهر نبود.  در این زمان برای او میدان باز نبود تا از سرچشمه علم و فضیلتش امّت اسلامی را سیراب سازد؛ زیرا روش سیاسی خلیفه دوم، او را محدود می ساخت... آن علی فرمانده و سپاهی، مانند شمشیری بود که در غلاف مانده باشد. آنچه از وظیفه تعلیم و تشریع انجام می داد، به حَسَب نظر و میل خود بود، نه تکلیف دیگری. او از هیچ گونه راهنمایی و دستگیری فکری دریغ نمی کرد و از اینکه حقّش رُبوده شده و به دست دیگری افتاده بود، کینه و خشمی به دل نمی گرفت. خوب می دانست چگونه با حوادث پیش رود و با روح مسالمت[جویانه]، خود را از فتنه برکنار دارد؛ چون یگانه هدفش خیر و صلاح بود، اگر چه به دست دیگری انجام گیرد تا آنجا که تجاوز به حق شخصی اش بود، صبر می کرد. بدین جهت تا می توانست و قید و حدّی محدودش نکرده بود، در جلسات عمومی شرکت می جُست و سایه عدل و علمش را پُردامنه تر از دوره ابوبکر بر مردم می گسترد؛ بلکه شرکتش در جلسات عمومی در زمان عمر، متمّم زمان گذشته بود. این بهره حیاتی و شرکت در زندگی عامّه را پیش از آنکه کسی به او دهد، باید مقتضای اوضاع و احوال دانست. هر کسی وضع این دو خلیفه و محیط علمی آنها را بررسی کند، به خوبی می داند که زاده خطّاب (عمر) به وجود فرزند ابوطالب، نیازمندتر از گذشته اش بود».(52)

امام علی علیه السلام ، بارها عمر را که احکامی به اشتباه صادر کرده بود، با راهنمایی منطقی نجات داد و چنان که مورّخان اهل سنّت گفته اند: عمر، کاری را بدون مشورت علی علیه السلام انجام نمی داد؛ زیرا به خردمندی و دقّت نظر و دینداری او معتقد بود.(53)

قابل توجّه اینکه عمر، کسی را به مشورت گزیده بود که خود در بازداشتن او از حقّش سهیم بود. عمر به اقرار خود، سراسر زندگی سیاسی اش را مدیون علی علیه السلام

[50]

بوده است و حضرت نیز با اقدامهای به موقع و مناسب، جلوی انحراف از مسیر اسلام را می گرفت.

علی علیه السلام خود نیز در ادامه خطبه شقشقیه می فرماید:

«ملاقات با او رنج آور بود و لغزشهای او بسیار و عذرخواهی اش هم بسیار بود. پس مصاحبت با او چون سوار شدن بر شتر سرکشی بود که اگر مهارش را سخت نگاه می داشتی، بینی شتر پاره می شد، و اگر رهایش می ساختی و به حال خود می گذاشتی، به پرتگاه می افتاد».(54)

بعد از رحلت رسول اکرم، جهان اسلام به طور طبیعی مشکلات فراوانی داشت و گسترش جغرافیایی جهان اسلام که تحت عنوان «فتوحات» صورت می گرفت، خود مزید بر علّت بود که مشکلات بیشتری پیش آید. پاسخگویی این همه مشکلات و ارائه رهنمودهای راهگشا، فقط از کسی چون علی علیه السلام برمی آمد و این چیزی بود که دستگاه خلافت هم دریافته بود و همه مشکلات را در این زمینه به آن حضرت ارجاع می داد و امام نیز به شایستگی پاسخگو بود.

بر دلهای پاک پوشیده نیست که وقتی دل، مستعد پذیرش انوار ولایت عزّت نشین عالم غیب، علی علیه السلام باشد و رهنمودهای آن بزرگوار را در حلّ مشکلاتش با همه وجود بشنود، انوار الهی بر آن دل نقش می گیرد و صاحب چنین موهبتی به اندازه سعه وجودی خود به او معرفت پیدا می کند و از همین مسیر، به معرفت الهی می رسد و امام علی علیه السلام سهم چشمگیری در هدایت مردم و دستگاه خلافت در این دوران داشت.

مواردی که عمر در مشکلات به آن حضرت رجوع می نمود و با ایشان مشورت می کرد و راهنمایی می خواست، بسیار زیاد است و در کتب تاریخ و سیره، به دفعات آمده است و ما در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می کنیم:

1. اَنَس بن مالک می گوید: اسقف نجران به همراه هیئتی به مدینه آمد تا جزیه و

[51]

خراج خود را به خلیفه بپردازد. عمر او را به اسلام دعوت کرد. کشیش گفت: پس به سؤالات ما پاسخ بده. شما می گویید: خدا بهشتی دارد که عرض آن برابر با عرض آسمانها و زمین است. پس در چنین شرایطی دوزخ کجاست؟

عمر چون نتوانست پاسخ دهد، سکوت کرد.و یکی از حاضران قش قش به عمر میخندید یکی دیگراز حاضران گفتند ای امیرالمؤمنین! او را پاسخ گو تا زبان به طعنه اسلام نگشاید.

عمر از شرم حاضران سر به زیر انداخت و همچنان سکوت کرد که ناگاه علی علیه السلام از در مسجد وارد شد. مردم با دیدن او برخاستند. عمر نیز از جا برخاست و گفت: ای مولای من! ببین چگونه این اسقف با پرسش خود بر ما برتری گرفته است. هر چه زودتر او را پاسخ ده که تو معدن ایمان و چراغ تابناک تاریکیهایی.عمری

علی علیه السلام نشست و در پاسخ سؤال اسقف نجران فرمود: «شب که می آید، روز در کجاست؟».

کشیش گفت: ای جوان! اجازه بده تا از این مرد سختْ دل و تندخو بپرسم. آن گاه گفت: ای عمر! به من بگو از زمینی که فقط یک بار خورشید بر آن تابید و قبل و بعد از آن هرگز بر آن نتابیده است.

عمر گفت: مرا رها کن و از این مرد بپرس!

علی علیه السلام فرمود: «آن زمین، دریایی است که خداوند برای موسی بن عمران شکافت تا او و لشکریانش از آنجا عبور کنند. خورشید همان یک بار بر آن تابید و پیش از آن نتابیده بود و پس از عبور آن بر فرعون و لشکریانش، خداوند دریا را به هم آورد و از آن پس، خورشید بر آن زمین نتابید».

اسقف گفت: راست گفتی. اکنون بگو نخستین رسول و فرستاده ای که خداوند فرستاد و نه جن بود و نه انسان، که بود؟

علی علیه السلام فرمود: «همان کلاغی بود که چون قابیل، هابیل را به قتل رساند و متحیر و سرگردان نمی دانست با جنازه او چه کند، به امر خدا به زمین آمد که با چنگال خود، زمین را حفر نماید تا قابیل بیاموزد که چگونه بدن مرده برادر خود را دفن کند».

[52]

اسقف گفت: راست گفتی. سپس رو به عمر کرد و گفت: بگو خدا در کجاست؟

عمر خشمگین شد. علی علیه السلام به او اشاره کرد و گفت: «ای اباحفص! (پسر زن زناکار ) عمر خشم مگیر تا نگوید که در پاسخ، درمانده ای».

عمر گفت: پس تو ای اباالحسن! او را پاسخ گو.

علی علیه السلام فرمود: «روزی نزد رسول خدا بودم که فرشته ای نزد او آمد و بر او سلام کرد و رسول خدا پاسخ او را داد و فرمود: "کجا بودی؟". فرشته گفت: نزد پروردگارم، بالاتر از آسمانهای هفتگانه. آن گاه فرشته دیگر آمد و در پاسخ رسول خدا که همان سؤال را کرد، گفت: در زیر هفتمین زمین بودم. سپس سومین فرشته آمد و رسول خدا، همان سؤال را از او کرد و او پاسخ داد: نزد پروردگارم در نقطه غروب خورشید بودم. بدین ترتیب، هیچ جایی از خدای تعالی خالی نیست. قدرت و احاطه او بر آسمانها و زمین است. بزرگ ترین اشیا و کوچک ترین آنها در احاطه و تحت قدرت اوست».

اسقف با شنیدن پاسخ های علی علیه السلام گفت: دستت را دراز کن که من شهادت دهم که خدا یکتاست و محمّد، فرستاده اوست و تو خلیفه او در روی زمین و وصی پیامبری و این مرد تندخو، شایسته جایگاه خلافت نیست و... علی علیه السلام تبسّم کرد.(55)

2. روزی عمر بر کرسی قضاوت نشسته بود. زنی را به جرم زنای محصنه نزد او آوردند و گفتند: این زن در شش ماهگی بچّه آورده است. عمر خشمناک شد و گفت: سنگسارش کنید.

خواهر آن زن، مضطرب و نگران نزد علی علیه السلام آمد و دست به دامان آن بزرگوار شد. علی علیه السلام بر آن مجلس وارد شد و به عمر فرمود: «چنین حکمی مده. اگر این زن با تو از روی کتاب احتجاج کند، محکومت می سازد؛ چرا که خداوند تعالی می فرماید: "زمانی که طفل انسان بر مادر بار است تا از شیر جدا می شود، سی ماه است".(56)و در جای دیگر می فرماید: "مادرانی که بخواهند کامل شیر دهند، دو سال تمام

[53]

بچّه های خود را شیر می دهند".(57)

پس چون مدّت کامل شیردهی دو سال است، پس مدّت حمل، شش ماه است».

عمر که این بیان منطقی را از آن حضرت شنید، آن زن را رها کرد و گفت: اگر علی نبود، عمر هلاک می شد، و طبق روایت ابن جوزی در تذکره، گفت: خدایا! مرا در کارهای دشوار و پیچیده ای که فرزند ابوطالب در آن نباشد، زنده مدار.(58)

3. مردی با طرف بدهکار خود برای قضاوت نزد عمر آمد و سندی به وی نشان داد که تاریخ ادای دین را در ماه شعبان ثبت کرده بود. چون عمر سند را دید، از آن مرد پرسید: کدام ماهِ شعبان است؟ آیا شعبان امسال است یا سال گذشته یا آینده؟

صاحب سند، پاسخی گفت؛ ولی از آنجا که تاریخ در آن ثبت نشده بود، برای خلیفه قانع کننده و اطمینان بخش نبود. در حقیقت، صاحب حق، اهمال نکرده بود؛ زیرا تا آن زمان سالی به عنوان مبدأ معین نشده بود تا این گونه حقوق و داد و ستدها را از جهت زمانی مشخّص کند.

در اینجا بود که عمر، متوجّه این نقص شد و به یاران خود پیشنهاد کرد که تاریخی برای ثبت امور معین سازند. یکی از آنان گفت: ما از ایرانیان پیروی کنیم؛ چرا که تاریخ آنها پس از مُردن هر پادشاه و نصب جانشین اوست. دیگری گفت: از رومیان پیروی کنیم که تاریخشان از زمان اسکندر است. سومی گفت: تاریخ را از میلاد رسول خدا بگذارید. چهارمی گفت: از بعثت رسول خدا حساب کنید.

چون آرا مختلف گردید، عمر نتوانست در این باره تصمیمی بگیرد تا آنکه علی علیه السلام رسید و مانند همیشه، رأی محکم و قاطعی داد و فرمود: «تاریخ را از روزی بگذار که رسول خدا از سرزمین شرک به مدینه هجرت کرده است؛ چراکه این روز از روز میلاد و بعثت او، آشکارتر است».(59)

عمر با تعجّب و خوشحالی گفت: تو همیشه در هر چیز موفّقی، ای ابوالحسن!

[54]

آن گاه مبدأ تاریخ اسلام، پرارزش ترین و مؤثّرترین حادثه در تاریخ زندگی بشر که هجرت رسول خداست، معین شد.

4. روزی عمربن خطّاب، شخصی به نام حذیفة بن یمان را دید. از او پرسید: ای پسریمان! چطوری؟ حذیفه گفت: می خواهی چگونه باشم. به خدا سوگند، این گونه ام که حق را دوست ندارم و فتنه را دوست دارم و آنچه را ندیده ام، بدان گواهی می دهم و بی وضو نماز می خوانم و مرا در روی زمین چیزی است که برای خدا در آسمان نیست!

عمر که این سخنان را شنید، خشمناک شد و به سرعت، دور شد و تصمیم گرفت او را تنبیه کند. علی علیه السلام عمر را دید که آشفته است بدو فرمود: «ای عمر! چه چیزی تو را خشمگین کرده است؟».

عمر گفت: حذیفه را دیدم و حال او پرسیدم و او در پاسخ گفت: این گونه ام که حق را دوست ندارم.

علی علیه السلام فرمود: «راست می گوید. او مرگ را دوست ندارد و آن حقّ است».

عمر گفت: می گوید: من فتنه را دوست دارم.

علی علیه السلام فرمود: «راست گفته است. او مال و فرزند را دوست دارد و خدای تعالی فرمود: "به راستی که اموال و اولادی [که انسان را دنیا پرست کنند [فتنه اند".(60)

عمر گفت: می گوید: گواهی می دهم به آنچه ندیده ام!

علی علیه السلام گفت: «راست گفته است. وی به وحدانیت خدای یکتا، مرگ، حشر، قیامت، بهشت، دوزخ و صراط گواهی می دهد و هیچ یک از آنها را ندیده است».

عمر گفت: می گوید که: من بدون وضو نماز می خوانم!

علی علیه السلام فرمود: «راست می گوید. بر رسول خدا درود می فرستد [و صلاة، به معنای دعا و درود است]».

عمر گفت: ای اباالحسن! از اینها بزرگ تر می گوید!

فرمود: «چه می گوید؟».

[55]

گفت: می گوید که: مرا در زمین چیزی است که خدا را در آسمان نیست!

علی علیه السلام فرمود: «راست گفته است. او را زن و فرزند است و خدای تعالی از آن منزّه است.»

عمر که این سخنان را شنید، گفت: چیزی نمانده بود که پسر خطّاب هلاک شود، اگر علی بن ابی طالب نبود.(61)

5. شیخ مفید (ره) در کتاب الإرشاد، داستانی را روایت کرده و می گوید: از مشکلاتی که در زمان عمر پیش آمد و امیرمؤمنان علی علیه السلام با دوراندیشی و درست رأیی خود، مردم را به آنچه خیر و صلاحشان بود، راهنمایی فرمود و با آگاه ساختن ایشان، از جریانی که نزدیک بود به سیه روزی مسلمانان بینجامد، جلوگیری فرمود، این است که شبابة بن سوار، از ابوبکر هذلی نقل می کند: عجمها و پارسیان به یکدیگر نامه نوشتند و در نامه های خود آوردند پادشاه عرب که دین و کتاب برایشان آورده بود (پیامبر اسلام) ، از میان رفت پس از او مردی (عمر بن خطّاب) به جایش نشسته است که عمرش به درازا کشیده و به شهرهای شما دست درازی کرده است و لشکریانش در شهرهایتان می جنگند. این مرد، شما را رها نمی کند. برخیزید، لشکریانش را برانید و خود به سوی شهرهای او بروید و با آنان بجنگید تا آرامش گیرید. آن گاه همه همپیمان شدند و تصمیم به جنگ گرفتند. چون خبر به عمر رسید، هراسان شد و به مسجد رفت و پس از حمد و ثنای خداوند گفت: ای گروه مهاجر و انصار! همانا شیطان، لشکر فراهم آورده و قصد شما را کرده است و می خواهد نور خدا را خاموش کند. آگاه باشید! اهالی همدان، اصفهان، ری، دامغان، سمنان و نهاوند که هر کدام رنگ و زبان و آیین جداگانه دارند، همپیمان شده اند تا برادران مسلمان شما را از شهرهایشان برانند. اکنون چه باید کرد؟ مرا راهنمایی کنید...

طلحه که از سخنوران قریش بود، برخاست و بعد از حمد خدا گفت: ای امیرالمؤمنین! پیشامدهای بسیار، تو را کارآزموده کرده و روزگارهای دراز، تو را

[56]

ورزیده کرده است. تو خود، فرخنده رأی و پیروزمندی، فرمانروایی کرده ای و به آن دانا و آگاهی. هر چیزی را آزموده ای و به صلاح و فساد آن آشنایی و از خاتمه کار و قضا و قدر الهی، جز با نیک رأیی پرده برداشته نشود. تو خود در این جنگ حاضر شو و در این باره، تدبیر کن.

پس از او عثمان بن عفّان، رشته کلام را به دست گرفته، گفت: ای امیرالمؤمنین! من بر این باورم که اهل شام را حرکت دهی و اهل یمن را فراخوانی و خود نیز با اهل مکه و مدینه به همراهی همه اینها حرکت کنی. در بصره و کوفه نیز مسلمانان را با خود همراه سازی و با مشرکان جنگ کنی؛ زیرا ای امیرالمؤمنین! پس از نابود شدن عرب برای تو چیزی نمی ماند که بر آن حکومت کنی و به دنیا دل خوش بداری و از آن بهره گیری. پس خود فرماندهی جنگ را بر عهده بگیر.

عمر گفت: باز هم پیشنهاد دهید و مرا راهنمایی کنید.

پس علی علیه السلام زبان به حمد خداوند گشود و بر رسول خدا درود فرستاد و گفت:

«اگر اهل شام را از شام حرکت دهی، رومیان که در نزدیکی ایشان و در کمین شهرهای شام اند، بر کودکان و زنان آنها می تازند و خونشان را می ریزند. اگر اهل یمن را فراخوانی، مردم حبشه بر زنان و کودکان یورش می برند، و چنانچه مردم مکه و مدینه را کوچ دهی، عربها از اطراف این دو شهر بر تو شورش می کنند، و اگر خود در مدینه نباشی، اندوه تو بر عیال و فرزندان عرب که در این دو شهر سکونت دارند، افزون تر از اندوهی است که در برابر خود داری.

امّا اینکه بسیاری عجم را یادآور شدی و از انبوهی ایشان ترسان و لرزان شده ای، باید بگویم ما در زمان رسول خدا، با زیادی لشکر نمی جنگیدیم، بلکه به یاری خداوند می جنگیدیم. امّا اینکه به تو گفته اند تمام عجم، یکباره به سوی مسلمانان آمده اند، پس همانا خداوند در این جریان، بیش از تو کراهت دارد و به نابود کردن ایشان تواناتر است.

این اندازه نگران و هراسان نباش و او خود، به برطرف کردن آنچه آن را مکروه دارد، سزاوارتر است.

[57]

و امّا اگر بیرون روی، چون عجم تو را ببینند، می گویند این مرد، ریشه عرب (پای عرب) است که اگر آن را ببُرید و از جا برکنید، عرب را از بیخ برکنده اید و این ریشه آنها برای جنگ و طمعشان را در نابود کردن تو زیادتر می کند. در نتیجه، به دست خود، آنها را بر خود شورانده و گِرد آورده ای و کسی هم که تاکنون آنها را یاری نداده، یاری می دهد. نظر من این است که مردم را در شهرهای خود مستقر داری و به مردم بصره بنویسی که سه گروه شوند: گروهی برای پاسداری از زنان و کودکان در شهر بمانند؛ گروهی دیگر مراقب اهل ذمّه باشند که عهدشکنی نکنند؛ و گروهی دیگر به کمک برادران خود روند».(62)

عمر گفت: آری. رأی درست و صواب همین است و من از این نظر، پیروی می کنم، و پشت سر هم سخنان علی علیه السلام را بر زبان می راند.(63)

در جای دیگر آمده است که عمر همواره می گفت: خدایا! مرا در کارهای دشوار و پیچیده ای که فرزند ابوطالب در آن نباشد، زنده مدار.(64)

6. داستان معروفی است که در زمان خلافت عمر، دو زن بر سر کودکی نزاع کردند. هر دو نفر ادّعا داشتند که آن کودک از آنِ اوست و گواهی هم برای ادّعای خود نداشتند و شخص دیگری جز آن دو زن، ادّعای مادری آن بچّه را نداشت. عمر از تدبیر عاجز ماند و ناچار به علی علیه السلام پناه آورد و از او یاری جست.

علی علیه السلام آن دو زن را خواست و آنان را پند و اندرز داد و از عذاب خداوند ترساند؛ ولی سودی نبخشید و هر دو بر ادّعای خود پافشاری می کردند و دست بردار نبودند. آن حضرت که پافشاری آنان را در نزاع دید، فرمود: «ارّه ای برای من بیاورید».

زنان گفتند: ارّه برای چه می خواهی؟

[58]

فرمود: «می خواهم این بچّه را دو نیم کرده و به هر کدام از شما نیمی از آن را بدهم!».

یکی از آن دو زن ساکت و بی تفاوت ماند، ولی دیگری گفت: تو را به خدا... ای اباالحسن! اگر ناچار، حکم همین است و باید این کار را بکنی، من از سهم خویش گذشتم و بچّه را به این زن بخشیدم.

علی علیه السلام فرمود: «اللّه اکبر! این فرزند توست نه این زن، اگر فرزند او بود، مانند تو به حال این کودک، دلسوزی می کرد و می ترسید».

پس آن زن دیگر اعتراف کرد که حق با آن زن است و کودک، از آنِ اوست. پس اندوه عمر از این جریان برطرف گردید و برای علی علیه السلام که با این داوری شگفت انگیز، به کار عمر گشایش داده بود، دعای خیر کرد و گفت: زنان ناتوان اند از اینکه مانند علی را بزایند.

7. روزی در نزد عمر بن خطّاب، سخن از جواهرات گرانبهای کعبه به میان آمد.(65)جمعی خطاب به عمر گفتند: خوب است از آن جواهرات، استفاده مناسب کرده، لشکر اسلام را بدان تجهیز کنیم که استفاده ای بهینه است و اجری بزرگ تر دارد؛ وگرنه کعبه چه نیازی به این جواهرات دارد.

عمر پذیرفت؛ امّا قبل از صدور هر گونه حکمی با علی علیه السلام مشورت نمود. آن حضرت فرمود: «بر اساس قرآن که بر رسول خدا نازل گردید، دارایی مسلمانان با چهار عنوان تقسیم پذیر است:

1. اموال مسلمانان که رسول خدا آن را در میان ورثه بر طبق فرایض تقسیم فرمود؛

2. فی ء که آن را به مستحقّان اختصاص داد؛

3. خمس، که آن را نیز طبق فرمان خدا مقرّر فرمود؛

[59]

4. صدقات، که خدای تعالی آن را در جایگاه خود قرار داد.

جواهرات کعبه نیز در آن وقت وجود داشت و خدای تعالی، آن را به همان گونه به حال خود واگذارد و این واگذاردن، نه از روی فراموشی بود، و نه اینکه از بودن آن در جای خود، ترس داشت. تو نیز به همان گونه عمل کن».

عمر که این سخن را شنید گفت: اگر تو نبودی، ما رسوا شده بودیم.(66)

باری! این تنها نمونه هایی از رایزنیهای دستگاه خلافت با امام علی علیه السلام و قضاوتهای محیرالعقول آن بزرگوار است که به حق، کانونی از معارف الهی است و امام برای حفاظت و حراست از اساس دین و اصل اسلام، به همکاری با دستگاه خلافت و حکومت اسلامی مبادرت می نمود.

امام علی علیه السلام ، نه تنها در دوران خلفا بهترین قاضی و یگانه داور برحقّ امت بود؛ بلکه در دوران پیامبر گرامی اسلام نیز در یمن و مدینه، مرجع قضایی مردم بود، تا بدان جا که رسول خدا داوریهای او را ستود و خلفا نیز چاره ای جز رجوع به امام علی علیه السلام نداشتند و آن حضرت نیز وظیفه خود را به خوبی به انجام رسانید.

امّا عمر بن خطّاب، عرب و عجم را یکسان نمی دانست و تبعیضهای ناروایی را معمول می داشت. از جمله، سکونت عجم را در مدینه ممنوع کرده بود(67)و به دلیل روا داشتن همین تبعیضهای ناشایست بود که سرانجام با ضربه خنجر غلام مغیره، فیروز، مجروح شد و پس از سه روز درگذشت. او پیش از مردن، شش تن از یاران پیامبر خدا را نامزد کرد تا به مشورت بپردازند و در مدّت سه روز، خلیفه مسلمانان را تعیین کنند.

48. تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 37.49. شقشقیه، در معنای مجازی آن، ناتمام ماندن گفتار بلیغ است.50. نهج البلاغه، خطبه 3.51. إحقاق الحق، ج 8، ص 189.52. الامام علی، عبدالفتاح عبدالمقصود، ج 1، ص 379.53. تاریخ سیاسی اسلام، ج 1، ص 306.54. نهج البلاغه، خطبه 3.55. إحقاق الحق، ج 8، ص 234-235.56. احقاف، آیه 10.57. لقمان، آیه 14.58. الغدیر، ج 1، ص 94؛ إحقاق الحق، ج 8، ص 186.59. الامام علی، عبدالفتاح عبدالمقصود، ج 1، ص 387.60. انفال، آیه 28.61. الغدیر، ج 6، ص 105 - 106؛ إحقاق الحق، ج 8، ص 188.62. تاریخ الطبری، ج 4، ص 237 - 238.63. الإرشاد، المفید، ج 1، ص 198 - 201.64. مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 366.65. در نهج البلاغه، از جواهرات کعبه سخن به میان نیامده است؛ بلکه از پرده ارزشمند کعبه سخن رفته است که عمر، قصد داشت پرده را برگیرد و به مصرف تدارکات سپاه برساند و علی علیه السلام می فرماید که در زمان رسول اکرم نیز کعبه، پرده ای داشته و پرده داری.66. الغدیر، علامه امینی (به نقل از: صحیح البخاری و سنن ابن داوود) .67. مروج الذهب، ج 1، ص 42.



گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در چهار شنبه 4 شهريور 1396برچسب:,ساعت 17:45 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع